بیایید بجای "مرثیه ای برای آب" به دنبال "برنامه ای برای آب" باشیم ...
در چند روز اخیر گزارشی در سایت های خبری و روزنامه های استان با نام "مرثیه ای برای آب" [به عنوان نمونه در اینجا و اینجا و اینجا] منتشر شده است که واقعا جای تشکر و قدردانی دارد، هم از تهیه کننده این متن و هم از رسانه های استان که گویا با تغییر در نگرش، عزم خود را جهت حرکت در مسیر اطلاع رسانی شفاف و روشن شدن وضعیت منابع آب استان بدور از هرگونه مصلحت اندیشی، جزم کرده اند که هر چند دیر این اتفاق افتاد، اما باز هم باید این قبیل اتفاقات را به فال نیک گرفت. مطمئنا هدف نویسنده این گزارش و نیز گزارشات و مقالات مرتبط با موضوع بحران آب که این روزها به جزء جدایی ناپذیر رسانه های خبری استان تبدیل شده است (و باید می شد)، نشان دادن شرایط بحرانی آب در استان و هشدارهای لازم هم به مسوولین و هم به مردم بوده است تا شاید تلنگری باشد بر پیکر جامعه که گویا این روزها آنقدر از این حرفها شنیده اند که دیگر به لالایی شبانه برای آنها تبدیل شده است. با توجه به محتوای این گزارش و نیز مطالب مشابه، محتوای این گزارشها را از دو دیدگاه می توان مد نظر قرار داد:
1- در ذیل کلمه "مرثیه" در اغلب کتابهای لغت از قیبل لغت نامه دهخدا آمده است:" مرثیه بطور عام شعر یا سخن و یا سرودی است که در مدح و سوگواری مرده خوانده شود و بیشتر دربردارنده ستایش از مرده و گریستن بر مرده و برشمردن محاسن و محامد وی است"[اینجا، اینجا و اینجا]. اینکه وضعیت منابع آب استان در حد بحرانی است جای شکی نیست و تمامی آمارها و مستندات ارائه شده توسط کارشناسان بر این گفته صحه می گذارند. خشکسالی 17 ساله این منطقه و عواقب جبران ناپذیر آن از قبیل بیکاری و مهاجرت بسیاری از روستاییان و خالی از سکنه شدن تعدادی زیادی از روستاهای بیرجند نمونه کوچکی از این عواقب تلخ اما حقیقی ناشی از بحران آب در استان خراسان جنوبی می باشند. اما بیایید بجای مرثیه که عملا برای مردگان به کار می رود، نور امیدی در دل مردم بکاریم. هر چند حال و روز منابع آب (ونیز محیط زیست) استان این روزها بی شباهت به کسی که در حال احتضار است نیست، اما شاید بهتر باشد بجای شیون و ناله بر بالین این بیمار، به فکر مداوای آن باشیم. هر چند شرایط منابع آبی استان بحرانی است و بارها و بارها در جاهای مختلف و به طرق متفاوت به آن اشاره شده است [اینجا و اینجا]، اما یادمان باشد که این خودمان هستیم که مسیر را تغییر خواهیم داد به شرط آنکه اراده ای باشد همراه با پشتکار و برنامه ریزی و استفاده از تجربه های گذشته که علیرغم تلخی می توانند راهنمای ما باشند برای جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته و صد البته توکل به خدا.
2- در موضوع چالشهای محیط زیستی و منابع آب باید مراقب باشیم که یک اپوزیسیون محیط زیستی [برگرفته از سخنان دکتر فاضل رئیس دانشگاه محیط زیست در گفتگو با شرق- اینجا] و یا منابع آبی نشویم، چون در تمام حوزهها مسائل منفی وجود دارد و نمی توان انتظار داشت که سیستمی بی عیب و نقص باشد. اینکه به صورت مرتب و از طرق مختلف وجود بحران های مختلف از قبیل زیست محیطی و یا منابع آب اطلاع رسانی شود اقدام خوب و عاقلانه ای به نظر می رسد اما وقتی مسائل منفی به صورت جدی و مرتب و با کلماتی که بار معنایی خاصی برای مخاطب دارند، نقل می شوند ، بهتدریج حساسیت آن موضوع کم می گردد و به اصطلاح نسبت به آن "پوست کلفت" می شویم. به عنوان مثال بارها اتفاق افتاده است که وقتی صحبت از کم آبی و بحران آب می شود اولین واکنش و عکس العمل شنونده این است که "حالا که چی؟! خوب حالا چیکار کنیم؟ همینه دیگه..." و صرفا به یک همدردی و سر تکان دادنی اکتفا می کنند. حالت بدتر زمانی است که به دلیل تکرار این قبیل گفته ها عملا اثر آنها از بین برود و مخاطب احساس کنید به شرایط "آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب" رسیده است که عملا کنترل و مدیریت چنین شرایطی واقعا دشوار به نظر می رسد. به نظرشاید بهترین راهکار برای جلوگیری از این بی تفاوتی اجتماعی ناشی از تکرار مکررات و بدیهیاتی که با آن سروکار داریم، این است که به گونه ای عمل شود که رگبار اخبار سیاه و دردناک در بلندمدت مخاطب را واکسینه نکند؛ یعنی صرفا یک واکنش همدلانه در پی نداشته باشد. مطمئنا ایجاد تعادل بین این دو روی سکه بحران آب، نیازمند مطالعات و همکاری متخصصان رشته های مختلف بخصوص جامعه شناسان و روانشناسان و نیز سایر رشته ها می باشد تا ضمن اینکه اطلاع رسانی درست و به موقع در خصوص بحران های موجود صورت می گیرد، به بیماری بی تفاوتی و همدلی صرف در قبال بحرانها، مبتلا نگردیم. ذکر این نکته نیز ضروری است که این مطلب به هیچ عنوان به معنای مجوز و یا بهانه ای برای سانسور مشکلات و مباحث موجود نمی باشد و مسوولان و کارشناسان باید با صداقتی منطقی و دور از هیایو و شوی تبلیغاتی به ذکر مشکلات و بخصوص ارائه راهکارهای عملی بپردازند.
علی عباسی
هفتم مرداد ماه 1394
دلفت- هلند